گم شده در زمان

تا دوساعت پیش من بودم و یه حیاط بزرگ مدفون شده از گل و خاک. چه مکافاتی شستن خاک های چسبیده به کاشی، اونطرف حیاط شیبش برعکسه یهو شد شبیه یه دریاچه گل آلود منم دستی دستی داشتم غرق میشدم هم خندم گرفته بود هم عصبی شدم غوغایی شده بود .یهو صدای مامان از فاصله دور اومد گفت بیام کمکت گفتم نه درستش می کنم. قبلش جورابام دراورده بودم انگار خیلی وقت بود پاهام ندیده بودم، زل زدم به پاهام سفید و شفاف بودن همینجور نگاه میکردم تو پاهام دنبال چی میگشتم؟!. صورت تک تک کاشی ها می شستم در این حد دیوونم که فک میکردم دارن ازم تشکر میکنن بعضیاشون هم میگفتن چرا زودتر نیومدی! یه لحظه عذآب وجدان گرفتم.تمام مدتی که شیلنگ دستم بود حس میکردم یکی داره نگام میکنه اما کسی نبود بالاخره کاشی ها تمیز شدند آخر کار انگار یچیزی هم درون من تمیز شده بود اما نمی دونستم چی!*

وای خدای من دنیا داره دور سرم میچرخه وقتی و دارو میخورم به جای اثرات مفیدش بیشتر دچار عوارض میشم خیلی خنده داره نه؟؟!!! موفرفری گله میکنه چرا کم پیام میدی میگم اجی فعلا مریضه .* دیروز رفتیم مغآزه گردی مث همیشه حالم بهم خورد این یک سال اخیر حس می کنم با زباله ها لباس درست میکنن تو بعضی مغآزه ها که عمیقا بوی گازوییل میاد از لباس ها بیخود نیست بیماری ها و مشکلات پوستی زیاد شده. لباسای شش سال پیشم کیفیتشون خیلی بالاتر از لباس های دو سال اخیره اینم با این قیمتای بالا ادم عوووقش میگیره اینهمه پول بدی بابت اینا تنها قسمت جذآب برای من فقط رفتن تو شیرینی یه اما نتونستم چیزی بخرم بخاطر بیماری فعلیم.اینروزا هوای خیلی تمیزیه ابری بارونی و البته خیلی سرد شده. دلم یه دوست ترجیحا پسر میخواد که باهام میرفتیم کوه صحرا ای حال میده هی هوایه هی هوایه دوست دارم یه دریاچه باشه توش بشه ماهیگیری کرد

مو فرفری ناغآفل اومده خونه و میگه سرما خوردم کلاسا هم که تعطیل کرده سربه سرش میزارم میگم دیگه نگفتم به هوای کیک تولد دو روز جلوتر تعطیل کنی. میگه خیلی بی مزه ای من یهویی سرما خوردم. و در همین حال چند تا عطسه میکنه. میگم حالا بسه برو بگیر بخواب تا ما هم مریض نکردی تو که میدونی من بدنم ضعیفه سرما بخورم میشه واویلا. با عصبانیت بهم میگه بزار برسم بعد بیرونم کن. میدونه خیلی دوسش دارم خودشو خیلی لوس میکنه . بعد میگه من عصر باید برم دکتر میگم تو که اینقد حالت بد نیست میگه واسه گواهی پزشکی برای دانشگاه میخوام. تو پست قبلی در مورد سرماخوردگی چی نوشتم الانم همینجور شد نه چک زدیم نه چونه سرماخوردگی خودش اومد تو خونه . اعصابم خورد شد نمیتونم بوسش کنم خخ

وویس استاد دانشگاه پیام نور شیراز رو خطاب به دانشجویاش بعد امتحان شنیدم یعنی مردم :))) اینجور میگه بهشون: یعنی خاک تو سرتون خاک تو سر تک تکتون خب کتاب اصول رو باز میکردین جواب ها پیدا میکردین یعنی حیف نووون خاک بر سر همتون :)))/

دخترم ماهک میبینی ادم ها اینقدرررر کوچک و حقیرند که حتی به محیط محقر بلاگفا هم رحم نمیکنن اینجوری با غلطک از یکی که داره تو خلوت خودش برا دل خودش مینویسه رد میشن! صرفا به خاطر اینکه اون ادم تنها بین چهار تا ادم تنهای دیگه محبوبیت داره و یه ارتباط صمیمی هست که حالا این ی خار بزرگه تو چشم شون. این فقط یه مثال بود ادم ها تو همه چی همینن و هولناک ترین ادم ها اونایین که حتی نمیتونن یه لحظه تظاهر کنن که خوبن که حسود نیستن

درد میکند جای گلوله ای که روی تن من نیست + به اندازه شصت روز کتک خوردم باتوم خوردم گلوله خوردم + هرچه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد + وای تیم ملی قشته شد!!!! + نماینده پارلمان اروپا گفته سپاه زیباترین ها انتخاب میکند و و شکنجه میکند بنده خدا خبر نداره ایرانی ها همه بچه خوشگلن.بعد هم حالا فهمیدی پس چرا خفه خون گرفتین + اصلا نمیدونم چه بگم + ارمیتا عباسی کجاست؟!!؟!!